۵. پای بدون کفش

هیچ وقت از بدی اوضاع خودم و سختی‌های زندگی ناله و شکایت نمی‌کردم بجز وقتی که پایم مانده بود و پول نداشتم که کفش بخرم.
دلتنگ و ناراحت به مسجد جامع شهر کوفه رفتم. یک نفر را در آنجا دیدم که پا نداشت. خدا را شکر کردم و دیگر از بی‌کفش بودن ناله و شکایت نکردم.


اصل حکایت: هرگز از دور زمان ننالیده بودم و روی از گردش آسمان درهم نکشیده مگر وقتی که پایم مانده بود و استطاعت پای پوشی نداشتم به جامع کوفه در آمدم دلتنگ. یکی را دیدم که پای نداشت سپاس نعمت حق به جای آوردم و بر بی کفشی صبر کردم
مرغ بریان به چشم مردم سیر
کمتر از برگ تره بر خوان است

وان که را دستگاه و قوت نیست
شلغم پخته مرغ بریان است


آموزش ربان انگلیسی

اگر به درستی هدف‌گذاری کنید، کارهای ناممکن، ممکن می‌شود

شیرین‌ترین و پرکاربردترین ضرب المثل‌های فارسی و ایرانی (ش)

شیرین‌ترین و پرکاربردترین ضرب المثل‌های فارسی و ایرانی (س)

شیرین‌ترین و پرکاربردترین ضرب المثل‌های فارسی و ایرانی (ز)

نگاه درست!

اشتباهاتی که والدین در حرف زدن با فرزندانشان مرتکب می‌شوند

شیرین‌ترین و پرکاربردترین ضرب المثل‌های فارسی و ایرانی (غ)

پای ,نداشتم ,مانده , ,دلتنگ ,نداشت ,پایم ,وقتی که ,و شکایت , مانده ,مانده بود ,پایم مانده

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تصویرگری کتاب کودکان بانکداری اسلامی تجربه‌ی زیسته اطلاعات تخصصی سازه های جهان رمان | دانلود رمان عاشقانه وبلاگ پایگاه علمی تورج صادقی نیارکی islamstyle گامی برای استقرار تمدن نوین اسلامی seyyedmohammadjavadhosseini گروه آموزشی وصال